۱۳۸۷ مرداد ۱۵, سه‌شنبه

چه کنیم به هم نزیم ؟ با هم ... (شماره 1)

من فکر می کنم روابط اجتماعی ما (جوانان متولد دهه 60) دچار مشکل های زیادی شده رابطه هامونبیمار گونه شده . انگار نه انگار هم زبونیم هم وطنیم.
کلی نگیم افرادی که در کنار هم هستیم و به قول معروف" دوست" می نامیم شون. یا اهمیتی به هم نمیدیم و عکس العملی به رفتارهم نشون نمی دیم ( تحویلنمی گیرم ... اونم آدمه آخه ، جواد) یا از این طرف پشت بوم می افتیم به دفعات با هم دچار اصطکاک می شیم.
منظورم دلگیری هاست .
قهر و آشتی هاست.
بحث و جدل هاست.
چرا من از تو توقع داشتم تو چرا برآورده نکردی ؟ حرف های بعدی هم که ... تجربشُ کم نداریم!

من فکر می کنم نسل ما (البته یک نسل بیش از یک دهه است که در بالا ذکر کردم.25 سال به انتخاب خودتان)بیش از نسل ها دیگر دچار این مشکل است .
البته که ما نسل سوخته ایم .
دوران جنینی:جنگ (مادرانی بدو هیچ استرسی)
دوران کودکی (شادی و بازی):جنگ (تو زیر زمین .خامشکون)
دوران نوجوانی : (از پذیرفتن برادران و خواهران بی حجاب معذوریم)
دوران جوانی:انرژی هسته ای ، احمدی نژاد
به به چه قد خوش بحالمون بوده ...
نتیجه دوران فوق : به گفته صاحب نظران در صد بالائی افراد مبتلا به افسردگی ، پرخاشگری ، اعتیاد ، بیماری جنسی و ... در میان جوانان برومند میهن اسلامی مان (سند چشم . . . پرتاب کن بیرون )
همش تقصیر این استکبار و امپریالیسته.
رقص بلد نیستی پارتی نرو نگو مشروبش بد بود.
با این توضیحات من بر این نظرم که ما اگر زورمون برای حل مشکلات خانوادگی ،اجتماعی،اقتصادی که همه دگیرش هستیم نمیرسه خودمان مشکل درست نکنیم در زیر این فشار سنگین به هم مشت نزنیم با هم مشت محکمی به دهان ِِِِ ِ ... استکبار بزنیم.
بهتره دلامون به هم نزدیک تر بشه . ما همه یک ریشه مشترک داریم به قول "یاس" ایران تنها دلیل وجود بدنمه.
من منتظر نظراتتون هستم باری ویرایش بخش بعدی